شمارهٔ ۳۹۱
گر یار ما را پروای یاران
زین گونه باشد ای وای یاران
آن غیرت حور از در درآمد
شد رشک جنت مأوای یاران
جز اشک سیم و وجه زر از وی
سودی ندارد سودای یاران
گر خود نخواندی هرگز نبودی
رفتن بدان کو یارای یاران
آن فتنه هرجا بنموده بالا
بالا گرفته غوغای یاران
بیگانه برمن آرد ترحم
از بس که گشتم رسوای یاران
جامی ندارد در سر هوایی
جز سر نهادن در پای یاران
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...