گر یار ما را پروای یاران
زین گونه باشد ای وای یاران
آن غیرت حور از در درآمد
شد رشک جنت مأوای یاران
جز اشک سیم و وجه زر از وی
سودی ندارد سودای یاران
گر خود نخواندی هرگز نبودی
رفتن بدان کو یارای یاران
آن فتنه هرجا بنموده بالا
بالا گرفته غوغای یاران
بیگانه برمن آرد ترحم
از بس که گشتم رسوای یاران
جامی ندارد در سر هوایی
جز سر نهادن در پای یاران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق شاعر نسبت به یاران و عشق میپردازد. شاعر از نگرانی خود دربارهی حال و احوال یاران صحبت میکند و بیان میکند که اگر یاری به دوستانش توجه نکند، اوضاع به شدت بد خواهد بود. او به زیبایی و جذابیت بهشتی اشاره میکند و میگوید که حسادت به این زیباییها بر دوستانش تأثیر میگذارد. شاعر همچنین بیان میکند که اشک و دلتنگی او هیچ سودی برای یاران ندارد و اگر خودش را نخواند، به هیچ جا نخواهد رسید. او به فتنه و آشفتگی موجود در روابط دوستانه اشاره میکند و در نهایت، به حالت ناامیدی و سرسپردگی نسبت به یارانش اعتراف میکند.
هوش مصنوعی: اگر محبوب ما به دوستانش اهمیت اینچنینی بدهد، وای بر دوستان!
هوش مصنوعی: آن غیرت و زیبایی حوریان به درون آمد و باعث شد بهشتی که دوستان در آن زندگی میکنند، به حسرت بیفتد.
هوش مصنوعی: تنها اشک و خواستههایی از جنس طلا، از او فایدهای ندارد، خواستههای دوستان فقط درد و رنج به همراه دارد.
هوش مصنوعی: اگر خودت هرگز نخواندهای، هرگز به آنجا نخواهی رفت که یاران قدرت رفتن دارند.
هوش مصنوعی: در هر جایی که آن آشوب بروز کرده، شور و هیاهو در بین دوستان زیاد شده است.
هوش مصنوعی: یک بیگانه به من ترحم میکند، چون به قدری در میان دوستانم رسوا شدم که حالا نیازمند کمک دیگران هستم.
هوش مصنوعی: آدمی که در دلش عشق و محبت نسبت به دوستانش وجود دارد، هیچ آرزویی جز سجده و فرود آمدن به پای یاران خود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.