به کام نفس ز جام فنا نیابی حظ
به کام عقل ز ملک بقا نیابی حظ
فنای عشق شو و از فنا فنا شو نیز
که بی فنای فنا از خدا نیابی حظ
ز خویش طالب حظ شو که گر برون از خویش
دو کون راطلبی هیچ جا نیابی حظ
عبای فقر و قبای عناست بر تو حرام
اگر ز سر عبا در قبا نیابی حظ
ببست حرص وهوا بر دلت مجاری فیض
ازان ز صحبت اهل صفا نیابی حظ
تو را چه سود که گل شد به باغ نافه گشای
چو ازروایح باد صبا نیابی حظ
چو حظ اهل ولا از بلا بودجامی
همین بلای تو بس کز بلا نیابی حظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.