بوی آن آشنا که می آرد
جز نسیم صبا که می آرد
گرچه ما را خبر نکرد و برفت
خبر او به ما که می آرد
شرط یاری پیام یار آریست
شرط یاری بجا که می آرد
به جگر خستگان خار جفا
گل باغ وفا که می آرد
نامه او مثال عافیت است
سوی این مبتلا که می آرد
هجر درد و نسیم وصل دواست
درد ما را دوا که می آرد
صد دعا می فرستدش جامی
یک جواب دعا که می آرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی احساسات و انتظارات شاعر از یار پرداخته است. شاعر از بوی آشنا و نسیم صبح یاد میکند که نشانی از بازگشت یار دارد، اگرچه یار خبری به او نداده و رفته است. او به این نکته اشاره میکند که یاری از جانب دوست شرط لازم دارد و همچنین به درد و رنجی که از دوری معشوق کشیده، میپردازد. در انتها، شاعر به امید دریافت پاسخی به دعاهایش اشاره میکند و به این باور اصرار میورزد که هر دردی تنها با وصل یار درمان میشود.
هوش مصنوعی: بوی آشنایی که فقط نسیم صبا میتواند آن را بیاورد.
هوش مصنوعی: اگرچه او ما را از رفتنش مطلع نکرد، ولی خبری از او به ما رسید که میآید.
هوش مصنوعی: برای یاری دادن، پیام یار ضروری است و یاری واقعی زمانی اتفاق میافتد که در جای مناسب صورت گیرد.
هوش مصنوعی: در دل خستگان، رنج و درد تا چه حدی وجود دارد که به مانند خار در باغ وفا میباشد. این نشاندهنده عمق زخمهایی است که وفا میتواند بر دلهای آسیبدیده بگذارد.
هوش مصنوعی: نامه او نماد سلامتی و بهبودی است برای کسی که در رنج و مشکل به سر میبرد.
هوش مصنوعی: درد جدایی مانند بیماری است و نسیم وصال، درمانی برای آن. بنابراین، دردی که ما داریم تنها با آمدن کسی که ما را میسازد، درمان خواهد شد.
هوش مصنوعی: یک نفر با صد دعا و آرزو به دنبال گرفتن جواب از پروردگار است، اما تنها یک جام گل یا نوشیدنی را به دست میآورد که نشان میدهد پاسخ دعاهایش در یک چیز ملموس و محسوس نمایان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.