حسن تو راه امید و بیم زد
نبوت شاهی به هفت اقلیم زد
اول از رویت منجم یاد کرد
هر رقم کز ماه بر تقویم زد
رنگ سرخی اشک ما بر زر نهاد
سکه پاکی تنت بر سیم زد
فهم سر آن دهان نتوان که لب
قفل حیرت بر در تفهیم زد
نقطه سهو است خال آن دهان
کش دبیر بی خرد بر میم زد
بود یک دینار نقد صبر ما
هجر تو بر پنج دانگ و نیم زد
شعر جامی وصف خط سبز توست
خضر تا با او دم تعلیم زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شعله اندر جان ابراهیم زد
آتش اندر قلزم تکریم زد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.