خاک ازین عالی بنا بر کاخ گردون سرکشید
تا بنای عالم است اینسان عمارت کس ندید
بینمش پاک از سرشت آب و گل گویا خدای
همچو قصر خلدش از یک دانه گوهر آفرید
بین در و دیوارش از نقاش پر نقش لطیف
کلک او آمد مگر گنج لطایف را کلید
شاهد معنی ز صورتهاش از بس جلوه کرد
خاطر ناظر ز هر صورت به صد معنی رسید
بر سر شاخ درختانش نگر هر مرغ را
آنچنان چابک که گویی دمبدم خواهد پرید
بر مشام جان زند بوی گلاب از فرش او
بس که آب لطف از گلهای سقف او چکید
شه چو جان است و جهان چون تن مبارک منزلی
کاندر اوجان جهان خواهد به دولت آرمید
زنده باد این تن به آن جان جاودان مرغ سحر
دوش می خواند این دعا و صبح صادق می دمید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و عظمت عالم و طبیعت است. شاعر به توصیف زمین و آسمان میپردازد و میگوید که خاک به خاطر شکوه این بناها برمیخیزد. او به خلقت خداوند اشاره میکند که مانند یک قصر زیبا شکل گرفته است. در این دنیا، همه چیز با لطافت و هنر خلق شده و معانی عمیق در هر جلوه پیدا میشود. همچنین از زیبایی پرندگان و عطر گلها صحبت میکند و به نوعی هماهنگی و زندگی در این جهان اشاره دارد. در پایان، شاعر به آوای صبح و دعای زندگی اشاره میکند و امیدوار است که این زندگی جاودان باقی بماند.
هوش مصنوعی: خاک از چنین بنای باعظمت آسمان بلند شد و به این ترتیب، ساختار جهان به وجود آمده است. هیچکس چنین سازهای را ندیده است.
هوش مصنوعی: او را میبینم که خالص و پاک از ویژگیهای آب و گل است؛ گویی خداوند مثل قصر بهشتیاش، او را از یک دانه گوهر آفریده است.
هوش مصنوعی: در میان در و دیوار، زیباییهای هنرمندانهای وجود دارد که نشاندهندهی هنر و مهارت اوست. شاید این زیباییها کلیدی برای دسترسی به گنجینهای از لطافت و ظرافت باشند.
هوش مصنوعی: چون زیباییهای او آنقدر نمایان و جذاب بود، ناظر از تماشای چهرهاش به شباهتهای بسیاری دست یافت و در هر نمایی به معانی مختلفی پی برد.
هوش مصنوعی: به شاخههای درختها نگاه کن، هر پرنده به قدری چابک و تند است که گویی هر لحظه آماده است تا پرواز کند.
هوش مصنوعی: عطر گلاب از فرش او به مشام جان میرسد، چون آب لطف از گلهای سقف او به زمین چکیده است.
هوش مصنوعی: پادشاه مانند جان است و جهان مانند تن است. خانهای که او در آن است، مبارک است و در آنجا جهان به آرامش و خوشبختی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: این بدن زنده و این روح ابدی را به یاد داشته باش. مرغ سحر شب گذشته این دعا را میخواند و صبح صادق در حال دمیدن بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان بیوفا را بر گزیدو بد گزید
لاجرم بر دست خویش ار بد گزید او خود گزید
هر که دنیا را به نادانی به برنائی بخورد
خورد حسرت چون به رویش باد پیری بروزید
گشت بدبخت جهان و شد به نفرین و خزی
[...]
تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید
باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید
کرد باید سروران را در چنین روزی نشاط
خورد باید بندگان را در چنین وقتی نبید
فرخ آمد طلعت سلطان برین فرخنده باغ
[...]
میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید
مملکت بر وی سهی شد ملک بر وی آرمید
نامه آن نامهست کاکنون عاشقی خواهد نوشت
پرده آن پردهست کاکنون عاشقی خواهد درید
دلبران را جان همی بر روی او باید فشاند
[...]
عید شد ایام ما ناآمده ایام عید
چون رسید از راه با شاه جهان میرعمید
سعد دین صدری که دیدار همایونش بفال
همچو نام شاه مسعود است و چون بختش سعید
قبله اهل قلم ممدوح مخدومی که هست
[...]
خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد
کامور اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
مرکب میمون ادام الله توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید
گفتم ای پیر مبارک خیر مقدم مرحبا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.