چون من بی صبر و دل خواهم که آن رو بنگرم
اول از بیم رقیب این سو و آن سو بنگرم
سوزدم جان ز آرزوی آن خط و عارض به باغ
سایه سنبل چو بر گلهای خود رو بنگرم
بر میان صد رشته جان با کمر بستی گره
تا به کی چندین گره بسته به یک مو بنگرم
روی من به گفته ای یا ماه، رخصت ده دمی
تا گشایم برقع و روی تو نیکو بنگرم
من همی میرم پس زانوی غم در بزم عیش
تا کیت با این و آن زانو به زانو بنگرم
در تماشای تو حیرانم ندانم چون کنم
زلف و رخ یا خال و خط یا چشم و ابرو بنگرم
چند گوی از زخم چوگان تو باشد بهره مند
من ز حسرت اشکریزان دور در گو بنگرم
بر لب جو یک زمان بنشین که پنهان از رقیب
عکس رخسار تو را افتاده در جو بنگرم
بر دل جامی چو ناوک میزنی بهر خدای
سختتر میکش کمان تا زور بازو بنگرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر زمان از بیخودی خواهم که آن رو بنگرم
چون رسم نزدیک نتوانم که آن سو بنگرم
در سجود افتم چو بینم قبله دیدار او
رخ نهم بر خاک کان محراب ابرو بنگرم
هرکجا روی نکو یابم نشان، آنجا روم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.