گر کنی سایه ام ای سرو خرامان بر سر
سر به پایت نهم و دیده گریان بر سر
می توان نسبت بالای تو با سرو سهی
گر بود سرو سهی را مه تابان بر سر
از گل روی تو تنها چو کنم گشت بهار
نهم از ناله همه صحن گلستان بر سر
شاه خوبان تویی امروز و گر عدل کند
تاج شاهی نهدت خسرو دوران بر سر
رخنه شد زآه دلم چرخ قویدستی کو
که فرو کوبدم این گنبد ویران بر سر
مردم از خواندن یاسین تو خیز ای زاهد
که مرا بس بود این شوخ غزلخوان بر سر
باز کن گوش عنایت سوی جامی که کند
دفتر نثر نثار تو و دیوان بر سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل بدست غم جانان دهم و جان بر سر
گر چه زین کار فتد رنج فراوان بر سر
روی او شاهد حالست که در بردن دل
آمد آن طره طرار پریشان بر سر
دستگیر ار نشود زلف چو مشکین رسنش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.