گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

سفر خوش است اگر یار همسفر باشد

غبار موکب او سرمه بصر باشد

به منزلی که نشیند به محملی که رود

جمال او همه جا قبله نظر باشد

به هر جهت که کنی روی آشکار بود

به هر طرف که نهی چشم جلوه گر باشد

چه سود همسفری با ویم که آن خودکام

ز راه وصل به هر گام دورتر باشد

اسیر محنت عشقم مرا به وصل چه کار

نشاط و عیش دگر عاشقی دگر باشد

مرا چو تیر زند گر سپر شود مانع

شکایتی که مرا باشد از سپر باشد

به مهر روی بتان عیب من مکن جامی

مرا خود از همه عالم همین هنر باشد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode