گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

دلم به ماه تمام از رخت عبارت کرد

هلال گفت و به ابروی تو اشارت کرد

غلام نرگس مستانه توام که نگاه

به تاج حشمت شاه از سر حقارت کرد

رسید از تو به دلخستگان بشارت قتل

چه عیشها که دل از ذوق این بشارت کرد

خیال غبغب تو از شراب کافوری

ز جان سوخته تسکین صد حرارت کرد

خراب بود کهن کاخ عیش ساقی دور

ز لای خمکده تجدید این عمارت کرد

هزار مشعله نور دید سر به فلک

کسی که کشته مهر تو را زیارت کرد

رسید لشکر عشق توأم به ملک وجود

ز علم و فضل و ادب هرچه یافت غارت کرد

خرید سفله به علم و عمل بهشت نه دوست

زهی خسارت طبعی که این تجارت کرد

نشد نشیمن جامی حریم میکده مفت

به نقد و نسیه دنیا و دین اجارت کرد

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
حافظ

بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد

هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد

ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس برد

که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد

مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حافظ
امیرعلیشیر نوایی

بیا که لشکر دی خیل سبزه غارت کرد

بسوی باده ز یخ شوشه ها اشارت کرد

ز باده جوی حرارت که رفت آن کآتش

بگرم رویی خود دعوی حرارت کرد

بریم دفتر و سجاده بهر می سوی دیر

[...]

صغیر اصفهانی

هزار بار به خون جگر طهارت کرد

که تا جمال ترا چشم من زیارت کرد

چه فتنهٔی تو ندانم که چشمت از مردم

بغمزه دین و دل و عقل و هوش غارت کرد

بگفتمش بکجا اهل دل سجود آرند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه