جامی به روی خاک چو یک زنده یافت نیست
خوشوقت مردگان که ته خاک خفته اند
گردی ز رهروان ره صدق مانده بود
آن هم کنون ز ساحت ایام رفته اند
قومی رسیده اند که در کارگاه فضل
هرگز دری به مثقب فکرت نسفته اند
خاری به جان اهل دلی گر خلیده است
چون سبزه گشته خرم و چون گل شکفته اند
خاطر مدار رنجه اگر عیب ها ز تو
هر جا نموده باز و هنرها نهفته اند
از کج چه اعتبار اگر کج نموده اند
بر راست چیست طعنه اگر راست گفته اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.