نامه سربسته آمد غنچه و مضمون او
حسب حال بلبل و شرح دل پر خون او
قصد لیلی باشد از جعد مسلسل عرض حسن
زان چه غم دارد که گردد بیدلی مجنون او
خضر را خواهی که بینی بر لب آب حیات
خط سبزارنگ بین گرد لب میگون او
چون به میزان لطافت نیست وزنی سرو را
چند خود را برکشد پیش قد موزون او
آن مسیحا لب شفای رنج ما داند ولی
نیست تدبیر علاج اهل دل قانون او
گرچه در هستی دهانش از سر مویی کم است
یک سر مو کم مباد از حسن روزافزون او
گو مکش جامی در افسون سخن بیهوده رنج
کان پریرخ را فراغت بینم از افسون او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و ویژگیهای یک معشوق میپردازد که از غم و درد دل بلبل و عاشقانش حکایت میکند. نامهای به شکل سربسته از غنچه میآید و مضمون آن وضعیت پریشان و عاشقانه بلبل است. معشوقهای با زیبایی فراوان، که به مانند جعد او، همواره در دل عاشق جذاب و دلنشین است. شاعر به دنبال دیدن خضر، نماد زندگی و جاودانگی، و همچنین نیکوترین زیباییهاست که در شخصیت و وجود معشوق تجلی یافتهاند. او بر این نکته تأکید دارد که همواره نمیتوان به توازن و زیبایی رسید، و معشوق به رغم کمبودها، همچنان کمالی دارد که دلها را تسکین میبخشد. در نهایت، شاعر توصیه میکند که از افسونهای بیهوده دوری کنیم و به زیبایی حقیقی معشوق توجه کنیم.
هوش مصنوعی: غنچهای نامهای مخفی فرستاد و در آن حال بلبل را بیان کرد و دل پر از درد و غم او را شرح داد.
هوش مصنوعی: نیت لیلی، زیبایی خاصی است که با جعد و تاب موهایش نمایان میشود. از این رو، مجنون بابت این وضعیت دلی غمگین ندارد و به عشق او دلباخته است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی خضر را ببینی، باید بر لب آب حیات بروی و خط سبز رنگی را ببینی که دور لبهای او وجود دارد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که هرچقدر هم که لطیف باشد، قد و قامت سرو نسبت به قامت موزون او قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر، هر موجودی، هرقدر هم که زیبا و سبکبال باشد، نمیتواند به زیبایی و شکوه شخصی خاص برسد.
هوش مصنوعی: آن منجی بزرگ، که میتواند درد و رنج ما را درمان کند، به خوبی میداند که ما به چه چیزی نیاز داریم، اما تدبیری برای درمان دلهای عاشق و دلسوخته ندارد، زیرا قوانین او فراتر از تدبیرهای مرسوم است.
هوش مصنوعی: هرچند که در وجود او، تنها یک مو کمتر وجود دارد، اما هیچ چیزی از زیبایی روزافزون او کاسته نمیشود.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به کسی میگوید که نوشیدن جامی از ادعاها و سخنان بیفایده را متوقف کند، زیرا او میبیند که آن معشوق زیبا و فریبنده، از جادو و افسون خود آزاد است و به همین دلیل دلیلی برای ایجاد ناراحتی و رنج نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا قدح هردم چرا بوسد لب میگون او
زاین حسد عمری ست تا من تشنهام بر خون او
مطربا چون عود سر تا پای خود در چنگ غم
تا نمی سوزد نمی داند کسی قانون او
اینک اینک عاشقانِ مست تو، لیلی کجاست
[...]
خط مشگین چیست گرد عارض گلگون او
شاه بیت دفتر حسن و وفا مضمون او
سبزه ی تر چون بگرد آن لب میگون دمید
گو مشو غافل دل دیوانه از افسون او
در حضور غنچه گو بلبل زبان را بسته دار
[...]
چند گیرد جام می کام از لب میگون او؟
ساقیا، بگذار، تا بر خاک ریزم خون او
قصه لیلی و مجنون پای تا سر خوانده ام
هم تو از لیلی فزونی، هم من از مجنون او
مهر آن مه را بجان خواهم، که بس لایق فتاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.