گنجور

 
جامی

ای ز لعلت کامجو روح الامین

خط سبزت رحمة للعالمین

گل لطافت دارد و سرو اعتدال

تو سهی قامت هم آن داری هم این

در رهم گر گویی از سرکن قدم

پایم از شادی نیاید بر زمین

گرد سبزه کم نشیند باغبان

تا نشاندی سبزه گرد یاسمین

گر نبینم هفته ای ماه رخت

بگذرم آهم ز چرخ هفتمین

تا کمین کردی تو شیران گشته اند

آهوی چشم تو را صید کمین

ریخته در پای تو جامی ز چشم

همچو نظم خویش درهای ثمین

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode