گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

عشق به کشور وفا داد نوید شاهیم

نوبت شاهیم بود ناله صبحگاهیم

گر به فراغت از توام طعن گنه زند کسی

چهره به خون نگار بس حجت بی گناهیم

جز تو نخواهم از جهان آرزوی دگر ولی

خواهش من چه فایده چون تو همی نخواهیم

دعوی مهرم ار کنی روشنم از کجا شود

دل چو به صدق این سخن می ندهد گواهیم

تو شهی و بتان سپه سر چه کشم ز بند شه

من که به ربقه وفا بنده هر سپاهیم

حرفی اگر زنم رقم حال درون خون شده

از سر خامه چون چکد سرخ شود سیاهیم

لابه کنی که جامی از تاب غمم چگونه ای

تاب غم تو فی المثل تابه و من چو ماهیم

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
امیرخسرو دهلوی

ملکت عشق ملک شد از کرم الهیم

پشت من و پلاس غم اینست قبای شاهیم

قاضی شهرم ار کشد، بهر وطن روا بود

خاصه که آب دیدگان داد به خون گواهیم

شد سیهم ز عشق رو، گریه در او از آن کنم

[...]

جامی

ای زده نوبت غمت ناله صبحگاهیم

سنگ جفای تو به سر گوهر تاج شاهیم

من که کله نهادمی کج ز غرور سروری

در سر بندگیت شد نخوت کج کلاهیم

پیر نیم که پیر را عشق جوان جوان کند

[...]

امیرعلیشیر نوایی

حشمت جم رسد صبوح از کرم الاهیم

جام جهان نماست مهر از می صبحگاهیم

ایکه به می فتاده و غرقه نیم عجب مدان

جسم چو کاه برگ من بین و عذار کاهیم

شیخ ز عشق و باده ام طعنه زنان و طرفه آنک

[...]

حزین لاهیجی

عشق تو ملک خسروی، داغ تو چتر شاهیم

در صف سروران رسد، دعوی کج کلاهیم

کوثر تیغت ار کند، رحم به حال مجرمان

دوزخ جاودان شود، خجلت بیگناهیم

گرنه خوش است خاطرت، با غم سینه کوب من

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه