می رسد عید و کشته آنم
که کند غمزه تو قربانم
تیغ از کشتنم دریغ مدار
که برآمد درین هوس جانم
قتل عشاق را چه حاجت تیغ
روی بنما که جان برافشانم
هیچ با زندگی نمی ماند
بی تو روزی که زنده می مانم
عید خود خوانمت ولی از عید
همه خندان من از تو گریانم
مژده عید و وعده عیدی
همه بی تو وعید می دانم
جامی آن رخ ندید و عید گذشت
عید او را خجسته چون خوانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی احساس عمیق عاشقانه و دلتنگی شاعر در ایام عید است. شاعر از عشق خود سخن میگوید و اینکه بدون معشوق هیچ لذتی از زندگی نمیبرد. او به قربانی شدن برای عشقش اشاره کرده و میگوید بیمعشوق، عید برایش معنایی ندارد و هر شادی او را به غم تبدیل میکند. در نهایت، شاعر عید را با وجود نبودن معشوق خجسته نمیداند و فقط از فقدان او رنج میبرد.
هوش مصنوعی: عید نزدیک میشود و من از عشق و زیبایی تو، جانم را فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: لطفاً در کشتن من تردید نکن، زیرا جانم به خاطر همین آرزو در خطر است.
هوش مصنوعی: در عشق، نیازی به نشان دادن تیزی شمشیر نیست؛ زیرا من به خاطر عشق و دلباختگی خود، جانم را فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: بدون تو هیچ چیزی در زندگی برایم باقی نمیماند، حتی روزهایی که زنده هستم.
هوش مصنوعی: عید را برای خود جشن میگیرم، اما در حالی که همه شاد هستند، من به خاطر تو ناراحتم.
هوش مصنوعی: خبر عید و وعده هدایایی که میدهند را من با تو نمیدانم و بدون تو، همهی این وعدهها برایم بیمعنی است.
هوش مصنوعی: جامی به او روی نیاورد و عید سپری شد، اکنون چگونه میتوانم عید او را شاداب و خوشبخت خطاب کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آرزومند روی جانانم
برود زار زو همی جانم
آرزو را و درد دوری را
بجز از صبر چیست درمانم
همه چیزی همی توانم کرد
[...]
من که مسعود سعد سلمانم
در کف جود تو گروگانم
میزبانیست تازه روی سخات
من بر او عزیز مهمانم
به همه وقت بار شکر تو را
[...]
به صفت گر چه نقش بی جانم
به نگاری و عاشقی مانم
گه چو عشاق جفت صد ماتم
گه چو معشوق جفت صد جانم
به دور نگم چو روی و موی نگار
[...]
ره فراکار خود نمیدانم
غم من نیستت به غم زانم
عاشقم بر تو و همی دانی
فارغی از من و همی دانم
نکنی جز جفا که نشکیبی
[...]
منم آنکس که عقل را جانم
منم آنکس که روح را مانم
دعوی فضل را چو معنایم
معنی عقل را چو برهانم
گلشن روح را چو صد برگم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.