از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ
لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ
ای امید ما همه از تو به نومیدی بدل
غیر نومیدی ز تو امیدواران را چه حظ
یافت با سنبل ز جعد مشکسایت شمه ای
ورنه از طوف چمن باد بهاران را چه حظ
خاک پایت گر نباشد جای بالین زیر سر
بر سر کوی تو شبها خاکساران را چه حظ
گرنه هر سو بلبلی چون من زند دستان شوق
از بهار خوبی آخر گل عذاران را چه حظ
من ز بخت خود لگد کوبم به راه آن سوار
ورنه از آزردن موران سواران را چه حظ
دیده بی خواب جامی گشت از آن رخ بهره مند
از فروغ مه به جز شب زنده داران را چه حظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و انتظار است. شاعر به زیباییها و لذتی که از وجود محبوبش ناشی میشود، اشاره میکند و میگوید که پرهیزکاران و هوشیاران چه حظی از این لذت میبرند. او همچنین از ناامیدیای که به خاطر دوری از محبوبش بر او عارض شده، مینالد و میسورد که در صورت نداشتن نزدیکیش، چمن و گلها نیز برای او چه حظی خواهند داشت. شاعر به حسرت و اشتیاق درونی خود اشاره میکند و میگوید که بلبلی چون او، با شوق بسیار، فقط با یاد محبوبش میتواند از بهار و زیباییهای آن لذت ببرد. در نهایت، از نقصها و دردهایش در راه عشق سخن میگوید و میپرسد که غیراز آن چه انتظاری میتوان داشت.
هوش مصنوعی: از لب میگون تو، پرهیزگاران چه بهرهای از لذت میبرند و هوشیاران چه مصرفی دارند؟
هوش مصنوعی: ای امید ما، همه چیز ما از تو به ناامیدی تبدیل شده است. غیر از ناامیدی، چه نصیبی از تو به کسانی که امیدوارند خواهد رسید؟
هوش مصنوعی: با گلهای خوشبو و بلند، زیباییهای دنیای طبیعت را احساس کن، و گرنه در طوفان بهاری، چه لذتی از وزش باد عاید تو خواهد شد؟
هوش مصنوعی: اگر زیر سرم خاک پای تو نباشد، شبها در کوی تو خوابیدن برای خاکنشینان چه لذتی دارد؟
هوش مصنوعی: اگر نه اینکه من غمگینم، در هر طرف پرندهای به مانند من آواز شوق را از بهاری خوب سر میدهد. اما در نهایت از گلهای زیبا و دلنشین عذاران چه لذتی میبرم؟
هوش مصنوعی: من به دلیل شگفتیهای زندگیام، در راه آن سوار دچار مشکل شدهام. اما واقعاً از آزار دادن مورچگان چه لذتی میتوان برد؟
هوش مصنوعی: چشم من از تماشای چهرهات بیدار ماند و از درخشش ماه بهرهمند شد. مگر شبزندهدارانی که چگونه میتوانند از این زیبایی بهرهمند شوند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترک یاری کردی از وصل تو یاران را چه حظ
دشمن احباب گشتی دوستداران را چه حظ
چون ندارد وعده ی وصل تو امید وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ
چشم من کز گریه نابیناست چون بیند رخت
[...]
ترک یاری کردی، از وصل تو یاران را چه حظ؟
دشمن احباب گشتی، دوستداران را چه حظ؟
چون ندارد وعده وصل تو امکان وفا
غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ؟
چشم من، کز گریه نابیناست، چون بیند رخت؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.