جان از آن لبها حکایت میکند
طوطی از شکر روایت میکند
هرکه میگوید حدیث سلسبیل
زان لب نوشین کنایت میکند
از رقیبان میکند پهلو تهی
جانب ما را رعایت میکند
چشم شوخش میکشد تیغ جفا
لعل جانبخشش حمایت میکند
دور ازان لب جان یکی نالان نی است
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
زان لب همچون شکر مانده جدا
«از جداییها شکایت میکند»
قتل جامی را چه حاجت زخم تیغ
غمزهای او را کفایت میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
همین شعر » بیت ۵
دور ازان لب جان یکی نالان نی است
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
بشنو این نی چون شکایت میکند
از جداییها حکایت میکند
همین شعر » بیت ۶
زان لب همچون شکر مانده جدا
«از جداییها شکایت میکند»
خنده از لطفت حکایت میکند
ناله از قهرت شکایت میکند
این دو پیغام مخالف در جهان
از یکی دلبر روایت میکند
غافلی را لطف بفریبد چنان
[...]
آن که بهر تو کفایت می کند
ظلم بر شهر و ولایت می کند
جانم، از جانان حکایت میکند
عندلیب از گل روایت میکند
بینوا، افتاده از گلشن جدا
«از جداییها شکایت میکند»
خسروی از بخت برخوردار باد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.