آن مه به جانب سفر آهنگ میکند
صحرا و شهر بر دل ما تنگ میکند
ای نامه بر به مجلس او نام من ببر
کز گفتوگوی نام منش ننگ میکند
شرح کمال شوق همین بس که چشم من
عنوان این صحیفه به خون رنگ میکند
عاشق فشانده جان به ره کعبه مراد
زاهد نشسته پرسش فرسنگ میکند
صد چنگ میکشیم به امید یک صفا
چون میبریم نام صفا جنگ میکند
نشنیدهای به سمع قبول ار چه محتسب
منع سماع بانگ نی و چنگ میکند
جامی کند به سخت دلی یار را عتاب
جام تُنُک مجادله با سنگ میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف احساسات و عشقی عمیق میپردازد. او از سفر معشوق به سمت افقها میگوید که بر دل او سنگینی میکند و از او میخواهد که نامش را به مجلس معشوق ببرد. شاعر به شدت شوق و اشتیاق خود را نشان میدهد و بیان میکند که چشمانش به عشق رنگین شده است. او همچنین اشاره دارد که عاشق جانش را به خاطر معشوق به خطر انداخته و زاهدان نیز درگیر پرسشهای خود هستند. شاعر در تلاش است که صدای عشق را بشنود و از موانع موجود بگذرد. در نهایت، به نوعی جدل با معشوق اشاره میکند که نشاندهندهی دشواریهای عاشقی است.
هوش مصنوعی: آن دختر زیبا به سوی سفر میرود و این موضوع دل ما را در نظر میآورد و احساس ناراحتی را به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: ای فرستاده، در مجلس او از من یاد کن، چرا که از گفتن نام من خجالت میکشم.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر عمق و شدت احساس شوق و عشق است. شاعر با این جمله میگوید که اشتیاق او به حدی زیاد است که چشمانش به مانند قلمی هستند که این احساس را بر صفحهای به رنگ خون مینویسند. این تصویر نشاندهندهی عشق شدید و درد ناشی از آن است، گویی که احساساتش به حدی قوی و عمیق هستند که میتوانند با خون بیان شوند.
هوش مصنوعی: عاشق جان خود را در راه کعبه که نشان希望 و آرزو است میریزد، در حالی که زاهدی که از دنیا دور است، با فاصله بسیار، فقط سوالاتی را مطرح میکند.
هوش مصنوعی: ما صد بار تلاش میزنیم تا به آرامش و صفا برسیم، اما وقتی نام صفا را میبریم، مشکلات و درگیریها آغاز میشود.
هوش مصنوعی: آیا تا به حال نشنیدهای که اگر کسی به خاطر شناختی که از موسیقی ندارد، به دیگران اجازه ندهد صدای نی و چنگ را بشنوند، چه حالتی پیش میآید؟
هوش مصنوعی: دردسری که محبوب به خاطر دل سرد و بیاحساسش میآفریند، مانند تنبیهی است که به بلافاصله پس از یک نزاع و درگیری رخ میدهد، و این نبرد هم با سختی و بیرحمی همراه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معشوق ما به جلوه چو آهنگ میکند
جا را به گلرخان چو قبا تنگ میکند
از روی آتشین تو طبعم شکفته شد
این شعله، کار بادهٔ گلرنگ میکند
از عذر وعده، جذبهٔ شوقم به جان رسید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.