ازرقی هروی - رحمة الله علیه - در قواعد شعر ماهر بود و بر قوانین علم و حکمت کامل ممدوح او را عارضه ای حادث شد که قوت مباشرت ساقط گشت اطبا از معالجه آن عاجز آمدند.
ازرقی کتاب الفیه و شلفیه را به نظم آورد و تصویر کرد و غلامی را از خواص پادشاه با کنیزکی عقد بست و ایشان را در حرم پادشاه که میان ایشان و پادشاه شبکه ای بیش حایل نبود منزل داد و این کتاب را پیش ایشان نهاد و فرمود که بر آن صورتهای مختلف که در آن کتاب تصویر کرده بودند به معاشرت و مباشرت مشغول باشند و پادشاه را فرمود که از قفای شبکه بی وقوف ایشان احوال ایشان را مشاهده کند.
چون این مشاهده مکرر شد حرارت غریزی قوت گرفت و آن ماده را که مانع قیام آلت بود منقطع گردانید و بر مثال پنیر مایه منجمد از منفذ احلیل بیرون آمد و مقصود حاصل شد و از سخنان وی است در وصف شراب:
ساقی بیار لعل میی کز خیال آن
اندیشه لاله زار شود دیده گلستان
گر بگذرد پری به شب اندر شعاع او
از چشم آدمی نتواند شدن نهاد
خوشبوی تر ز عنبر و رنگین تر از عقیق
روشن تر از ستاره و صافی تر از روان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.