ای سراسیمه شوق تو فلک
سر نپیچیده ز طوق تو ملک
داغ بر جان و دل از شوق توییم
بنده داغ و سگ طوق توییم
گرنه با طوق وفا تیزتگیم
در ره تو چو سگان کم ز سگیم
میل غیر از دل ما بیرون کن
شوق خود روز به روز افزون کن
گر می از ساغر وصلت نکشیم
به جگر خواری شوق تو خوشیم
هست بهر تو جگر خواری ما
عزت ما و دگر خواری ما
باد در لجه این بحر سراب
جامی از خواری تو عزت یاب
گر کند بخت ره آموزی را
داغ شوق تو شود روزی او
هر چه جز شوق تو در جان فگار
کارد افسوس و دریغ آرد بار
تا کند قطع ز افسوس و دریغ
بنه اندر کفش از غیرت تیغ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.