گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

ای به لطف انجمن جان آرای

تیغ مهرت چمن دل پیرای

دست جودت ز ازل نخل نشان

تا ابد بر سر ما نخل فشان

گرچه از خار ستم بینا نیم

زیر نخل تو رطب چینانیم

در رطب ریزیت از نحل کرم

گر کشد خار ستم تیغ چه غم

کلک جامیت ز نخلت شاخی

ریخته تازه رطب گستاخی

نسزد زین رطب شهد آمیز

کار محرور حسد جز پرهیز

آن زمان کش رود این کلک ز دست

یابد این شاخ رطب ریز شکست

چشم دارد که به جای رطبش

شهد ریزی ز شهادت به لبش

وان نفس کش ببرد عرق حیات

تیغ ان اجل الله لآت

کنی از همت رحمت املش

ختم بر خیر کتاب اجلش

 
sunny dark_mode