جامی
»
هفت اورنگ
»
سبحةالابرار
»
بخش ۱۱۴ - مناجات در انتقال از دولتخواهی ارباب سلطنت به نیکخواهی ارکان دولت
ای ز عدل تو سماوات به پای
نور عدلت ز زمین ظلم زدای
عدل شاهان که به هر خیر و شریست
از جهانداری عدلت اثریست
نام تو عدل بود کار تو عدل
آشکارا شده آثار تو عدل
ظلم هایی که به عالم پیداست
همه عدل است ولی ظلم نماست
همه از توست بلی کی شاید
کز تو کاری که نه عدل است آید
نسبت ظلم به تو نیست ادب
ظلمت ماش دهد ظلم لقب
جام عدلی به سر جامی ریز
کش ز مستی نکند ظلم انگیز
معتدل ساز ازان جام او را
به ز آغاز کن انجام او را
از همه ظلم رهایی بخشش
دولت عدل نمایی بخشش
تا به هر سفله که ظلم اندوزد
رستن از ظلمت ظلم آموزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.