گنجور

 
جامی

چون شود نوبت جهان آخر

وز قیامت نشانه ها ظاهر

نشود یافت هیچ کس به جهان

کالله الله برآیدش به زبان

مر سرافیل را دهد دستور

حق تعالی که در دمد در صور

زان دمیدن خلایق عالم

همه میرند چون چراغ از دم

عمرها زیر گنبد دوار

نبود از جنس آدمی دیار

بار دیگر ز حق شود مأمور

که کند نفخ صور صاحب صور

در دمد در قوالب و ابدان

به یکی دم زدن هزاران جان

گرچه ابدان بود پراکنده

همچو آتش به دم شود زنده

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode