گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عطار

آن کس که ترا عزیزتر ازجان دید

مینتواند ترا کنون آسان دید

تو چشم منی گرت نبینم شاید

زان روی که چشم خویش را نتوان دید

اوحدالدین کرمانی

گر دل زتو وصل دید اگر هجران دید

از غایت اخلاص همه یکسان دید

تو جان منی اگر نبینم چه عجب

شرط است که جان خویش را نتوان دید

ابن یمین

رویت که در او دیده صفای جان دید

جانست از انش نتوان آسان دید

حقا که چو عمر ناکزیرست ولیک

چون عمر بجز بر گذرش نتوان دید

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه