هر وقت دلدار مرا با من خطابی دیگر است
بی جرم با من هر دمش از نو عتابی دیگر است
گفتم به جان منت بنه جان بستدی بوسه بده
در زیر لب میگفت زه این از حسابی دیگر است
گفتم به من بگذار جان یا بوسهای ده رایگان
گفتا نه این بینی نه آن این خود جوابی دیگر است
گفتم طریقی ساز پس یک ساعتم فریاد رس
کز هجر تو جان هر نفس در رنج و تابی دیگر است
گفتا که زر باید کهن ور نیست کوته کن سخن
نی نی حدیث زر مکن کان فصل بابی دیگر است
گفتم گذر کن سوی من باز آر آب روی من
کز طعنهٔ بدگوی من دل در عذابی دیگر است
بگشاد ز اشک چون گهر بر روی من روی دگر
یا رب ندانست اینقدر کاین آب آبی دیگر است
گفتی که دل شد نیکخو شد با دگر کس مهرجو
دوشین کجا خفتی بگو کاین خواب خوابی دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلدارش شکایت میکند که هر بار با او صحبت میکند، رفتاری متفاوت و عتابآمیز دارد. او خود را عاشق و دلباخته معرفی میکند و از درد فراق و انتظار میگوید. شاعر به دلدارش میگوید که به او محبت کند و خواهش میکند که زحمتش را کم کند. اما دلدار با کنایه و طعنه پاسخ میدهد که این محبتها و گفتگوها حساب و کتاب دیگری دارد. شاعر از دلدار میخواهد که به سوی او برگردد تا از زخمهای کلامی دیگران رهایی یابد و در نهایت در اشاره به خواب و خیال دلدار، میپرسد که آیا او به خوبی در خواب دیگران حاضر است. شعر، احساس ناامیدی و درد عاشقانه را به خوبی منتقل میکند.
هوش مصنوعی: هر زمانی که محبوبم با من سخن میگوید، گویی حرفی دیگر دارد. بدون اینکه گناهی کرده باشم، هر لحظه برای من باز هم عتاب و سرزنش تازهای میآورد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که به خاطر عشق من جانت را فدای من کن، اما او در جواب فقط با لبخند و به آرامی گفت که این موضوع حساب و کتاب دیگری دارد.
هوش مصنوعی: به او گفتم یا جانم را به من بده یا یک بوسهی رایگان عطا کن. او پاسخ داد که نه، نه این چیزی است که تو فکر میکنی و نه آنچه که میخواهی؛ این خود پاسخی متفاوت است.
هوش مصنوعی: گفتم که راهی پیدا کن تا بعد از یک ساعت فریاد مددگر خود باشی، زیرا به خاطر دوری تو، هر لحظه جانم در درد و عذاب است.
هوش مصنوعی: گفت که اگر طلا کهنه باشد، باید از آن استفاده کرد و اگر نه، لزومی ندارد دربارهاش صحبت کنی. در واقع، این موضوع به یک داستان یا بحث دیگری مربوط میشود.
هوش مصنوعی: به او گفتم که به سمت من بیاید و دوباره زیباییاش را به من نشان دهد، زیرا به خاطر طعنههای افرادی که به من بد گفتند، دل من در عذابی متفاوت و سخت به سر میبرد.
هوش مصنوعی: به خاطر اشکهایی که از چشمانم همچون مروارید میریزد، کسی نمیداند که این آب، چقدر با آبهای دیگر متفاوت است.
هوش مصنوعی: گفتی که دلت نیکو شده و با شخص دیگری محبت میکنی، شب گذشته کجا خوابیده بودی؟ بگو که این خواب، خواب دیگری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.