گنجور

 
جمال‌الدین عبدالرزاق

یا ز چشمت جفا بیاموزم

یا لبت را وفا بیاموزم

پرده بردار تا خلایق را

معنی والضحی بیاموزم

تو ز من شرم و من ز تو شوخی

یا بیاموز یا بیاموزم

بارها چرخ گفت می‌خواهم

که ز طبعش جفا بیاموزم

پرده عالمی دریده شود

گر ازو یک نوا بیاموزم

نشوی هیچ‌گونه دست‌آموز

چه‌کنم تا ترا بیاموزم

به کدامین دعات خواهم یافت

تا روم آن دعا بیاموزم

از خیالت وفا طلب کردم

گفت کو از کجا بیاموزم

گفتم آخر نیایی‌ام در چشم؟

گفت اول شنا بیاموزم

 
 
 
گلها برای اندروید
مولانا

در وصالت چرا بیاموزم

در فراقت چرا بیاموزم

یا تو با درد من بیامیزی

یا من از تو دوا بیاموزم

می گریزی ز من که نادانم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه