زهی وفای تو مانند نقش بر ناخن
فکنده دست جفای تو بر جگر ناخن
زخار خار غمت نیست بس عجب که بود
جوارحی که مرا هست سر بسر ناخن
ز درد فرقت تو بیخبر چنانم من
که باشد از الم گوشت بیخبر ناخن
نهیب غمزه جادو فریب تو گه سحر
هزار شعبده دارد بزیر هر ناخن
دراز کرده بآهنگ جان ببین انگشت
خضاب کرده بخون جگر نگر ناخن
وفا زوی طمع آنکس کند که پیوسته
امید رستن مو داشتست بر ناخن
بگفتمش که بچین ناخن جفا گفتا
برون ز مصلحتی نیست آنقدر ناخن
پی خراشش امعای خصم صاحب را
دراز کردم ازینسان چو نیشتر ناخن
خدیو مملکت عدل و داد شمس الدین
که دست رایش زد بر رخ قمر ناخن
خدایگان جهان صاحب زمان کامد
کف جوادش دریا در و گهر ناخن
ز بهر آنکه تشبه کند باو هر مه
هلال حسیدش از آسمان در ناخن
برای بندگی کلک او مگر بسته
بشرط خدمت چون بندگان کمر ناخن
بزخمه تارگ جان عدوزند بنمود
زنیش در رگ او فعل نیشتر ناخن
زدست بر سر ازینسان کی آمدی هرگز
اگر بخصم تو ننمودی آن هنر ناخن
هوای دولت تو دارد آنمزاج بطبع
که گر بخواهد رویاند از شجر ناخن
اساس مملکت تو قضا چنان افکند
که اندرو نتواند زدن قدر ناخن
هر آن بنان که بیان مدیح تو نکند
زمانه نی شکند هر زمانش در ناخن
خدایگانا هر چند میتوان بستن
درین قصیده بتأویل صد دیگر ناخن
ولیک چون سر دشمن بریده اولیتر
ازانکه خوش نبود زین دراز تر ناخن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف وفا و درد ناشی از جدایی و عشق میپردازد. شاعر در اشعارش از ناخن به عنوان نماد و وسیلهای برای بیان دردها و وفا استفاده میکند. او به فریبندگی و سحر موجود در عشق اشاره میکند و از ناتوانی خود در رهایی از غم جدایی گلایه میکند. همچنین به ظرافت و پیچیدگی عشق اشاره دارد و نشان میدهد که هر نوع وفا و امید به رستگاری همواره با دشواریها همراه است. شاعر در انتها با ستایش از شخصیتی بزرگ (شمس الدین) سخن میگوید و به قدرت و عدالت او اشاره میکند، تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند مانع از بیان زیباییهای عشق و وفا شود.
هوش مصنوعی: وفای تو چنان است که مانند نقش و نگاری روی ناخن میماند، در حالی که درد و رنجی که از دست تو بر دل میزنم، همچنان عمیق و ماندگار است.
هوش مصنوعی: از زخمهای دل تو آزارم نمیدهد، چه شگفت که وجودم پر است از ناخنهایی که تمام بدنم را گزیدهاند.
هوش مصنوعی: من از درد جدایی تو به قدری غافلم که مانند کسی هستم که از درد جسمیاش بیخبر است.
هوش مصنوعی: چشمهای تو به قدری جذاب و فریبندهاند که هر بار که به من نگاه میکنی، حس میکنم جادو و سحر خاصی در آنها نهفته است، گویی هر اشارهای از تو دارای هزاران رمز و راز است که میتواند من را تسخیر کند.
هوش مصنوعی: به تماشا نشستهام که چگونه با آهنگ جان، دستش را دراز کرده و خضاب انگشتانش به خون جگرش نشسته است. ناخنهایش را هم به دقت ببین.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که وفا و صداقت از افرادی انتظار میرود که همیشه به امید دستیابی به چیزهایی بودهاند که در دسترس نبوده یا بهراحتی قابلدستیابی نیستند. این افراد باید در طول زمان به آن امید و تلاش خود ادامه دهند، حتی وقتی که نتیجهای در کار نیست.
هوش مصنوعی: به او گفتم که کاش ناخنهای ظلم و اذیتش را کوتاه کند، اما او پاسخ داد که دور کردن آن به نفعش نیست و نمیخواهد این کار را انجام دهد.
هوش مصنوعی: من به طرز سختی بر عمیقترین زخمهای دشمن خود دست کشیدم، چنان که ناخن، مانند چاقویی تیز، بر روی پوست فرو میرود.
هوش مصنوعی: شمسالدین، پادشاهی عادل و دادگر است که با ضربهای بر روی چهرهی ماه، زیبایی و روشنایی آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و حاکم بر زمان، با قدرت و عظمت خود آمده است و نعمتهای فراوان، همچون دریا و جواهری با ارزش، به همراه دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه هر ماه، شباهت به او پیدا کند، هلال ماه از آسمان در ناخن او دیده میشود.
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که به خدمت و بندگی بپردازیم، میتوانیم به او نزدیک شویم، درست مثل اینکه بندگان باید خود را آماده و متعهد کنند.
هوش مصنوعی: در این بیت، تصویری از درد و رنجی که در وجود انسان وجود دارد، به تصویر کشیده شده است. اشاره به زخمها و آسیبهایی که در زندگی به فرد وارد میشود، دارد و نشاندهنده تأثیر عمیق این زخمها بر روح و بدن اوست. این تصویر به نوعی نشاندهنده ظرافت و شدت احساسات درونی است که میتواند با یک حس عمیق زخم و درد همراه باشد.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است که تو به این شکل از سرم دست برداشتی؟ اگر آن هنر خاصی که در ناخنهایت نهفته است بر من توجّه نمیکردی، هرگز چنین نمیشد.
هوش مصنوعی: هوا و شرایط زندگی به گونهای است که اگر خواسته باشی، میتواند از درخت ناخن هم میوهای زیبا بپروراند.
هوش مصنوعی: پایههای این کشور به گونهای قرار گرفته که حتی نمیتوان به اندازه یک ناخن هم در آن تغییری ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند در وصف و ستایش تو سخن بگوید، زمانه همیشه او را تحت فشار قرار میدهد و در سختی میآورد.
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، با وجود اینکه میتوان معانی و برداشتهای مختلفی از این شعر برداشت کرد، اما همچنان در بینهایت معانی، زیبایی و عمق خاصی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اما چون سر دشمن بریده، بهتر است از این که ناخنهایم درازتر از این باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنان بخون دلم در زد آن پسر ناخن
که هست سرخی آنش هنوز بر ناخن
مرا گشاد و کشید آنصنم بصد دستان
هزار ناخنه در چشم و در جگر ناخن
قمر کبود رخ از بهر آن بود که زد است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.