هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذبه نادر حسن صحبت میکند که با حضورش، منظرهای فوقالعاده را به وجود آورده است. با ظهور او، جهان به تماشای زیباییاش مشغول میشود و چهرهاش به گونهای درخشان است که صبح را به ستایش وادار میکند، و در نتیجه، همه به زیبایی او و ویژگیهای خاصش پی میبرند و رسوا میشوند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذبه نادر حسن صحبت میکند که با حضورش، منظرهای فوقالعاده را به وجود آورده است. با ظهور او، جهان به تماشای زیباییاش مشغول میشود و چهرهاش به گونهای درخشان است که صبح را به ستایش وادار میکند، و در نتیجه، همه به زیبایی او و ویژگیهای خاصش پی میبرند و رسوا میشوند.
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی نادر و خاص چهرهات نمایان شد، جهان به تماشای آن زیبایی آماده شد.
هوش مصنوعی: با زیبایی و چهرهات صبح خوبی به دنیا نشان داد، اما از این امر به خاطر محبوبیت و شهرتت رسوا شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یک قطرهٔ آب بود و با دریا شد،
یک ذرّهٔ خاک و با زمین یکتا شد،
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد.
چون جلوهٔ گل ز گلستان پیدا شد
بلبل به سخن درآمد و شیدا شد
در جام بلور کن می لعل که باغ
از مروارید ابر چون مینا شد
در دهر هر آنک تخم خدمت پاشد
رخسار دلش به خار غم نخراشد
مخدوم از آن شدی که خادم بودی
مخدوم بود کسی که خادم باشد
عشقی آمد که عشقها سودا شد
سوزیدم و خاکستر من هم لا شد
باز از هوس سوز خاکستر من
واگشت و هزار بار صورتها شد
شب هندوی آن طره مه فرسا شد
لؤلؤ لب یاقوت ترا لالا شد
تا خط تو شد زطرف خورشید پدید
بس فتنه که در دور قمر پیدا شد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.