گنجور

 
 
 
باباافضل کاشانی

در بادیهٔ عشق دویدن چه خوش است

وز خیر کسان طمع بریدن چه خوش است

گر دست دهد صحبت اهل نفسی

دامن ز زمانه در کشیدن چه خوش است

اوحدالدین کرمانی

در بادیهٔ عشق دویدن چه خوش است

وز عیب کسان نظر بریدن چه خوش است

زین سان که من احوال جهان می بینم

دامن ز زمانه در کشیدن چه خوش است

اسیری لاهیجی

هر لحظه جمال دوست دیدن چه خوش است

زان لب سخن بوسه شنیدن چه خوش است

بربوی وصال او دل و جان مرا

دامن ز همه جهان کشیدن چه خوش است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه