چنین بی یار و دل تا چند باشم
به دام زلف او پابند باشم
ز دست باد بفرستم سلامی
به پیغامی ز تو خرسند باشم
بگردیدی ز عهدم تا تو دانی
که تا باشم در آن پیوند باشم
به جان تو که عهدت نشکنم من
که تا هستم در این سوگند باشم
بگو تا کی چو بلبل در فراقت
بدام مهر گل در بند باشم
من آن طوطی شکّرخایم ای جان
که جویای لبی چون قند باشم
بده کام جهانی از وصالت
که در هجران تو تا چند باشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از جدایی و دوری معشوق غمگین است و احساس میکند که بدون حضور او نمیتواند به زندگی ادامه دهد. او میگوید که به خاطر عشقش به معشوق به وعدههایش وفادار میماند و از زنده بودن در این عشق راضی است. شاعر مانند بلبل در قفس و طوطی در جستجوی شیرینی لب معشوق است و از او میخواهد که با وصلش کام دل او و دیگران را شیرین کند. او به این موضوع فکر میکند که تا چه زمانی میتواند در این جدایی باقی بماند.
هوش مصنوعی: تا کی باید بدون همراه و بییار بمانم و اسیر زلف او باشم؟
هوش مصنوعی: از نسیم باد برایت سلامی میفرستم و از پیغام تو شاد خواهم بود.
هوش مصنوعی: تو باید بدانی که با وجود تغییرات من در عهد و پیمان، همچنان در این رابطه و پیوند باقی میمانم.
هوش مصنوعی: من به جان تو سوگند یاد میکنم که هرگز عهد و پیمان تو را نشکنم و تا زمانی که زندهام، به این پیمان وفادار خواهم بود.
هوش مصنوعی: بگو تا کی باید مانند بلبل، به خاطر دوری تو، در عشق به گل گرفتار باشم؟
هوش مصنوعی: من مانند طوطی زیبا و خوش رنگی هستم، ای عزیز، که همیشه در پی یافتن لبانی شیرین و خوش طعم مانند قند هستم.
هوش مصنوعی: از عشق و وصال تو، به من لذت بده، چون دیگر نمیتوانم در دوری و جدایی تو بیشتر از این تحمل کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.