تا که سرو قدت به پا برخاست
دل مسکین ما ز جا برخاست
در بهشت برین و باغ جهان
چون تو سروی بگو کجا برخاست
پای چوبینش بین که با قد تو
شرم بادش بگو چرا برخاست
قامتت را بدید سرو سهی
در چمن بانگ مرحبا برخاست
بوی زلفت رسید سوی جهان
از نسیمی که از صبا برخاست
در خیالم گذشت صورت دوست
هوس وصل او مرا برخاست
دل ما را به یک نظر بربود
پرده از روی کار ما برخاست
در غم روی تو دل مسکین
از سر جانش بارها برخاست
کردم از لعل او تمنّایی
رو بگرداند چون گدا برخاست
ای طبیب دلم چرا آخر
از سر درد ما دوا برخاست
چین ابرو گشاده بود مگر
ترک ما از ره خطا برخاست
هم ز لطفش در آمد از در ما
از سر جنگ و ماجرا برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به وصف زیبایی و تأثیرات ناشی از وجود محبوبش میپردازد. با برخاستن قد محبوب، دل شاعر نیز به وجد آمده و از جا برخاست. او به زیباییهای طبیعی مانند سرو درخت و باغها اشاره میکند و قیاس زیبایی محبوبش با آنها میزند. بوی زلف محبوب و تصور چهرهاش در خیال شاعر حس شوق و اشتیاق را زنده میکند. دل شاعر بارها به خاطر غم روی محبوبش از جانش برخاست و آرزوی وصال او را در دل میپروراند. در پایان، شاعر از درد عشق شکایت میکند و از طبیب دلم میخواهد که برای رنجش درمانی بیاورد. احساسات عمیق و عشق نافذ شاعر در این شعر مشهود است.
هوش مصنوعی: زمانی که قامت زیبای تو در برابر ما نمایان شد، دل بیچاره ما نیز از شوق و هیجان به اوج رسید.
هوش مصنوعی: در بهشت و باغهای زیبا، هیچ جایی به شکوه و زیبایی تو وجود ندارد؛ بگو کجا میتوانم تو را پیدا کنم؟
هوش مصنوعی: به او توجه کن که چقدر قد بلند و زیباست، اما چرا باید از تو شرم کند و قدش را بلند کند؟
هوش مصنوعی: وقتی قامت زیبا و بلند تو را سرو خوشتراش در چمن دید، صدای خوشامدگویی به راه افتاد.
هوش مصنوعی: بوی موهای تو از نسیمی که از سمت صبح میوزد، در جهان پراکنده شده است.
هوش مصنوعی: در ذهنم تصویر دوست آمد و تمایل به وصال او در من بیدار شد.
هوش مصنوعی: دل ما با یک نگاه تو به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و رازهای وجود ما به یکباره آشکار شد.
هوش مصنوعی: دل بیچارهام به خاطر غمِ چهرهات بارها از جانش جدا شده است.
هوش مصنوعی: از زیبایی و دلربایی او آرزویی داشتم، اما او طوری رفتار کرد که مرا مانند گدایان واماند که از درگاهش دور شوم.
هوش مصنوعی: ای دکتری که به درمان قلب من مشغولی، چرا دردی که مرا آزار میدهد، هیچ درمانی برایش پیدا نکردی؟
هوش مصنوعی: چشمهای خوشنگاه و ابروان قشنگ او، مانند خطی بیعیب و نقص به نظر میرسید، اما اشکالی از ما ممکن است باعث شده باشد که این زیبایی از مسیر درست خود منحرف شود.
هوش مصنوعی: از لطف او بود که با آرامش از در ما وارد شد، در حالی که ما به خاطر جنگ و نزاعها، درگیری داشتیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صبحدم نکهت صبا برخاست
مشک گویی که از خطا برخاست
بوی زلفش سوی جهان آورد
وز جهان بانگ مرحبا برخاست
دل ما با غم رخش بنشست
[...]
به جهاد آن زمان ز جا برخاست
مرحب افکند و مرحبا برخاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.