ز مهرویان بود گویا وفا خوش
که نبود از نکورویان جفا خوش
نسیم زلف یارم بود گویی
که من بویی شنیدم از صبا خوش
طبیب دردمندانی و دانی
که بر دردم بود از تو دوا خوش
غباری کز سر کوی تو خیزد
به چشم ما بود چون توتیا خوش
به پیش ما خرام ای جان که باشد
قد سرو سهی در پیش ما خوش
چه خوش باشد به روز وصل جانا
زمانی گر برآید یار ما خوش
ز دست روز هجرانت بگردد
ز آب دیدهٔ ما آسیا خوش
به خاک ره نشینم بر امیدت
سهی سرو منی از در، درآ خوش
جهان از ظلمت هجران بفرسود
مه ده دچار من امشب برآ خوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مکن از آنچه گفتم وقت ناخوش
تودل خوش دار کو را هست جا خوش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.