نگار مهوش ما را که نیست مانندش
چه بودی ار برسیدی به عهد پیوندش
هوای خاطر ما چون هوای کویش کرد
ز جان شد او به کمند دو زلف پابندش
به ریش سینه ز دلدار مرهمی جستم
نداد مرهم و بر سر نمک پراکندش
چو دیده دید دو رخساره ی جهان آراش
به یک نظر دل مسکین بر آتش افکندش
تفاوتی نکند با همه بلا دل من
اگر کنی تو شبی از وصال خرسندش
بهقید زلف تو افتاد باز مرغ دلم
کجا خلاص توان دادن از چنان بندش
دلی که از بر ما رفت و گشت شیدایی
بگو که سود ندارد نصیحت و پندش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به وصف زیبایی نگار مهوش و عشق شیدای شاعر به او پرداخته است. شاعر به یادآوری عدم وجود کسی همچون او میپردازد و حسرت میخورد که اگر به وصال او میرسید، چه احساسی داشت. او از درد و رنجی که بر دلش میگذرد صحبت میکند و به تسخیر شدن دلش به وسیلهٔ چهرهٔ زیبای معشوق اشاره میکند. شاعر میگوید که دلش همواره به زلفهای او بسته است و حتی نصیحت و پند هم نمیتواند کمکی به او کند. او در نهایت به این نتیجه میرسد که دلش در چنگ عشق، به شیدایی رسیده و هیچ راهی برای رهایی از این عشق ندارد.
هوش مصنوعی: عزیز ما، که زیباییاش نظیر ندارد، اگر به وعدهاش وفا میکرد چه حالتی پیدا میکردی؟
هوش مصنوعی: حال و هوای دل ما مانند هوای کوی تو شد؛ از جان ما گرفت و ما را به دو زلفش گرفتار کرد.
هوش مصنوعی: از دلدار امیدی برای درمان درد دلم داشتم، اما او کمکی نکرد و بر زخمهای من نمک پاشید.
هوش مصنوعی: وقتی که به چهرهی زیبا و دلربای او نگاه کردم، به یک نگاه دل بیچارهام را به آتش انداخت.
هوش مصنوعی: اگر تو یک شب از وصال خودم مرا خوشحال کنی، دل من هیچ تفاوتی با تمام دردها و رنجها نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: زلف تو همچون قید و بندی بر دل من افتاده است، و من نمیتوانم از این اسارت رهایی یابم.
هوش مصنوعی: دلهایی که از ما دور شدهاند و دچار عشق و شیدایی گشتهاند، بدان که نصیحت و پند به آنها فایدهای ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به هیچ باغ نبود آن درخت مانندش
که تندباد اجل بیدریغ برکندش
به دوستی جهان بر که اعتماد کند؟
که شوخ دیده نظر با کسیست هر چندش
به لطف خویش خدایا روان او خوش دار
[...]
زهی شمایل موزون و قد دلبندش
که هر که دید رخش گشت آرزومندش
گر او در آینه و آب ننگرد زین پس
کسی نشان ندهد در زمانه مانندش
در آن نفس که لبش در حدیث میآید
[...]
روانه کن بر فرزند خود گلوبندش
خلاص کن ز الم قلب آرزومندش
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.