یارب دل محنت زده ام را خبری بخش
وز دیده ی صاحب نظرانم نظری بخش
در مصلحت دینی و دینم نظری کن
بر دشمن و بیگانه و خویشم ظفری بخش
این خسته ی غم را به فرح مرهم دل ساز
وین بی سر و پا را ز کرم پا و سری بخش
بی رهبر بینا نتوان رفت به منزل
از پیروی راهروانم اثری بخش
شمع رخ دلسوخته را نور و صفا ده
مرغ دل سودازده را بال و پری بخش
از شست قضا چون بجهد تیر حوادث
جان و دل بی پوشش ما را سپری بخش
در حشر که بخشی گنه خلق به طاعت
جرم من بیچاره به آه سحری بخش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.