این شب تیره هجران به سر آید آخر
واختر برج وبالم بدر آید آخر
گرچه سر می کشد از ما مگر از لطف شبی
آن سهی سرو دمی در گذر آید آخر
دلبرم رفت به خشم از بر ما بی گنهی
هم از آن رفته به خشمم خبر آید آخر
گرچه از اوّل شب رفت ز پیشم باشد
کز در بخت من آن یار درآید آخر
کار من با سر زلف تو دراز افتادست
هست امیدم که چنین کار برآید آخر
گرچه بستان امید از غم هجران پژمرد
غنچه باغ وصالم به بر آید آخر
در جهان جز غم عشق تو ندارم آری
هم به حال من مسکین نظر آید آخر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.