بیا غم از بر آن یار غمگسار رسید
دعا بسی و ثناهای بی شمار رسید
به نامه کرد مشرف مرا نگار به لطف
جهان ز نامه و نامش به اعتبار رسید
از آن نوازش و الطاف بنده پرور او
چه خرّمی به دل تنگ سوگوار رسید
صبا ببر تو پیامی ز من به سوی نگار
که بس جفا به من خسته دل ز یار رسید
بیا و چاره ی درد دلم کن از سر لطف
که جان به لب ز غم رویت ای نگار رسید
گل وصال تو را خلق گل فشان کردند
مرا ز گلشن وصلت نصیب خار رسید
خبر به بلبل شوریده ده صبا زنهار
که وقت بانگ تو و ناله هزار رسید
جواب دادم و گفتم به گل بگو باری
که جان غمزده بر لب ز انتظار رسید
ز روزگار بگو تا که طرف بربندد
بسی ملال که ما را ز روزگار رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از غم و اندوه ناشی از دوری یار سخن میگوید. او دعا و ستایشهای زیادی برای یار میکند و از لطف و محبت او بهرهمند میشود. شاعر به صبا پیامی میفرستد تا از درد دلش به یار بگوید، زیرا به شدت دلتنگ اوست. او از یار میخواهد که با لطفش درد قلبش را درمان کند، چون غم دوری یار به جانش رسیده است. با وجود این که دیگران در شادی وصال یارشان غرق شدهاند، او تنها به خارها و اندوه دچار شده است. شاعر در نهایت از روزگار میخواهد که به حال او رحم کند و از ملامت او بکاهد.
هوش مصنوعی: بیا و غم را از آن یار دلشکسته بزدای، دعاها و ستایشهای فراوانی به او رسید.
هوش مصنوعی: عزیزم با زیبایی و محبتش مرا تحت تاثیر قرار داد و به برکت این دنیا، به خاطر نام و نامهاش به ارزش و اعتبار رسیدم.
هوش مصنوعی: از محبت و مهربانی او که به بندگانش میرسد، چه شادی و انبساطی به دل غمگین و دلتنگ من وارد شد.
هوش مصنوعی: به نسیم بگو که پیامی از من به معشوق برساند، زیرا او به من که دلbroken و خستهام، بسیار آسیب رسانده است.
هوش مصنوعی: بیا و با مهربانی به مشکل درد دلم رسیدگی کن، چرا که به خاطر غم فقدان تو، جانم در آستانه لبریز شدن است.
هوش مصنوعی: با رسیدن به وصال تو، دیگران گلها را به شکوفایی واداشتند، اما من از باغ پرگلی که به تو مربوط است، تنها خارهای بیبرکت نصیبم شد.
هوش مصنوعی: به بلبل دیوانه خبر بده که باد صبحگاهی بی زحمت میآید، زیرا زمان آواز تو و غصه هزاران نفر فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: به گل بگو که روزی که دل غمگین و دلتنگ به آخرین مرحله انتظار رسیده، وقت آن است که پاسخی بگیرد.
هوش مصنوعی: از روزگار بگو تا که طرف غم را بربندد، زیرا برای ما درد و غم بسیار آورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گذشت موسم غم فصل وصل یار رسید
نوای دلکش بلبل به نوبهار رسید
سحاب خرمی آبی بر وی کار آورد
نوید عیش بفریاد روزگار رسید
شگفته شد گل سوری فلک بهوش آمد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.