مرا به صبحدمی گل به بار می باید
به باغ دامن و دست نگار می باید
چو مست گشت دل از باده ی غم تو مرا
ز جام لعل تو دفع خمار می باید
اگرچه هست عنایت تو را به سوی رهی
ز طالعم مددی هم به کار می باید
شب فراق توأم جان به لب رسانیدست
به روز وصل توأم اختیار می باید
بپرس نام من خسته دل که در دو جهان
به دولت تو مرا اعتبار می باید
اگرچه روز چو عمر رقیب کوتاهست
مرا به وصل شبی پایدار می باید
اگرچه بر دل من هست بار هجر بسی
مرا به خلوت وصل تو بار می باید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.