مرا چو دامن وصلت شبی به دست آید
و یا ز زلف تو تاری گرم به شست آید
ز لعل تو بر بایم به حیله بوسی چند
اگرچه غمزه خونریر یار مست آید
هرآنکه چشم تو را دید و آن لب میگون
یقین شدم که از آن باده می پرست آید
به ناز اگر بخرامی دمی سوی بستان
به پیش قامت تو سرو ناز پست آید
به رغم سرو چمن دلبرا ز جا برخیز
که با وجود قدت سرو در نشست آید
به کارگاه خیال از تو می کشم نقشی
مگر حریر وصالم شبی به دست آید
به روی من بگشا از جهان دری یا رب
مباد آنکه در وصل او به بست آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.