کس به امید وفا ترک دل و دین نکند
جز تو سنبل به گل روی تو پرچین نکند
هیچ شب نیست که از خون جگر روی مرا
دل غم دیده ام از دست تو رنگین نکند
از جفایی که از او بر من دلخسته رسید
همه کس رحم کند آن دل سنگین نکند
نگذرد یک نفسی کان بت مه رو به جفا
ابروان بر من دلخسته پر از چین نکند
من دعاگوی توام از دل و جان تا باشم
در دعای تو شب و روز که آمین نکند
مانی ار صورت روی تو ببیند در خواب
به جهان دعوی صورت گری چین نکند
هیچ شب نیست که در دیده ی ما خیل خیال
ننشیند به جمال تو صد آیین نکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترک من مهر و وفا سیرت و آیین نکند
تا که بر برگ گل از غالیه آذین نکند
اندر آذین وی آیین وفا دست امید
تا که نومید ز آذین بود آیین نکند
بیقین دانم کان ترک ستمکاره من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.