نماز ما به چه ارزد اگر نیاز نباشد
من آن نیاز نیارم که در نماز نباشد
کدام دل که به یاد تو در شب غم هجران
به بوته ی غم عشق تو در گداز نباشد
مگوی سرّ دل خود به هرکسی زیراک
درون خاطر هرکس محلّ راز نباشد
نه دل بود که ز یاد تو یک زمان خالیست
نه دیده ای که به رخ چون مه تو باز نباشد
دلم کبوتر وحشی هوا گرفت و برفت
چه چاره سیر کبوتر به سان باز نباشد
اگرچه کعبه مقصود را طریق مخوفست
به پای طالب مقصود ره دراز نباشد
هزار سرو سهی در میان باغ درآید
یکی به قامت رعنای سرفراز نباشد
چو خسته ای ز ره دور می رسد زنهار
مکن تو ناز که آن لحظه وقت ناز باشد
اگرچه نیست تو را میل خاطری به جهانی
حقیقتست مرا عشق تو مجاز نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.