آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
این دل سرگشته ی سودازده
از وصال او به سامان کی رسد
آدم آشفته دل در انتظار
مانده تا پیغام رضوان کی رسد
دل چو بلبل زار و نالان در فراق
تا گل رویش به بستان کی رسد
دیده ی یعقوب بر راه امید
تا دگر یوسف به کنعان کی رسد
دردمند عشق را از باغ وصل
غنچه ای بی خار هجران کی رسد
قصّه جور غم مور ضعیف
تا به درگاه سلیمان کی رسد
بر در وصلش جهانی منتظر
تا غم هجرش به پایان کی رسد
دل فدای عشق او کردم کنون
منتظر تا نوبت جان کی رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
چشم بر راهم که جانان کی رسد
با چمن سروِ خرامان کی رسد
نافۀ آهویِ چین کی آورند
وز سبا مرغِ سلیمان کی رسد
هر دمم از عشق صفرا می کند
[...]
آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
این دل سرگشتهی سودا زده
از وصال او به سامان کی رسد
آدم آشفته دل در انتظار
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.