آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
این دل سرگشته ی سودازده
از وصال او به سامان کی رسد
آدم آشفته دل در انتظار
مانده تا پیغام رضوان کی رسد
دل چو بلبل زار و نالان در فراق
تا گل رویش به بستان کی رسد
دیده ی یعقوب بر راه امید
تا دگر یوسف به کنعان کی رسد
دردمند عشق را از باغ وصل
غنچه ای بی خار هجران کی رسد
قصّه جور غم مور ضعیف
تا به درگاه سلیمان کی رسد
بر در وصلش جهانی منتظر
تا غم هجرش به پایان کی رسد
دل فدای عشق او کردم کنون
منتظر تا نوبت جان کی رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان درد و انتظار خود از وصال معشوق میپردازد. او به شدت در جستجوی دیدار محبوب است و از حالتی سرگردان و عاشقانه سخن میگوید. دلش به شدت دلتنگ است و میپرسد که کی زمان دیدار و آرامش او خواهد رسید. همچنین، او به تشبیههایی چون دل بلبل و چشم یعقوب برای توصیف شدت انتظار و امید خود استفاده میکند. در نهایت، شاعر از تمامی آلام و طولانی شدن انتظارش ابراز خستگی میکند و از عشق خود به محبوب مینویسد.
هوش مصنوعی: آیا این درد بیپایان من به درمان خواهد رسید؟ چه زمانی نوبت دیدار محبوبم خواهد شد؟
هوش مصنوعی: این دل پریشان و گرفتار عشق، هیچگاه به آرامش و کمال وصال او دست نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: انسانی که دلش پریشان است و در اضطراب به سر میبرد، در انتظار است تا چه زمانی خبر خوشی از بهشت به او میرسد.
هوش مصنوعی: دل شبیه بلبل حزین و نالان است که در انتظار است تا زیبایی معشوقش در باغ نمایان شود.
هوش مصنوعی: چشم یعقوب با امید به راه دوخته شده تا ببیند یوسفش چه زمانی به کنعان میرسد.
هوش مصنوعی: افراد عاشق و دردناک چگونه میتوانند از باغ عشق، تنها یک غنچه بیخاری به نام وصال را به دست آورند، در حالی که غم جدایی آنها را آزار میدهد؟
هوش مصنوعی: قصهی ظلم و غم مور ضعیف تا به درگاه سلیمان کی خواهد رسید؟
هوش مصنوعی: مردم در انتظارند تا به وصال محبوب برسند و دلعذاب هجر و دوری او پایان یابد.
هوش مصنوعی: دل خود را فدای عشق او کردهام و حالا منتظر هستم که وقت جانسپاری فرا برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشم بر راهم که جانان کی رسد
با چمن سروِ خرامان کی رسد
نافۀ آهویِ چین کی آورند
وز سبا مرغِ سلیمان کی رسد
هر دمم از عشق صفرا می کند
[...]
آخر این دردم به درمان کی رسد
نوبت دیدار جانان کی رسد
این دل سرگشتهی سودا زده
از وصال او به سامان کی رسد
آدم آشفته دل در انتظار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.