نه صبر از وصل جانان می توان کرد
نه هجران بر خود آسان می توان کرد
نه با دل بر توان آمد به تدبیر
نه از وصل تو درمان می توان کرد
نه سرّ عشق با کس می توان گفت
نه منع روز هجران می توان کرد
نه ز لعل تو کامی می توان یافت
نه ترک آب حیوان می توان کرد
اگر بر جان کند حکمش روانست
خلاف امر سلطان می توان کرد
به عید روی آن ماه دل افروز
دل و جان هر دو قربان می توان کرد
تو می دانی که دایم زندگانی
به بوی وصل جانان می توان کرد
دلم را یک شبی بر خوان وصلش
ز لعل دوست مهمان می توان کرد
بگفتا صبر کن در کار وصلم
صبوری از دل و جان می توان کرد
اگر جان از جهان خواهد به فرمان
چه گویم ترک فرمان می توان کرد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان دشواریهای عشق و وصال میپردازد. او میگوید که نه میتوان به راحتی از عشق دور ماند و نه میتوان به راحتی به وصال دست یافت. دل و جان تحت تأثیر عشق هستند و نمیشود به سادگی آنها را در اختیار گرفت. همچنین، او به تأثیرات عمیق عشق بر زندگی اشاره میکند و میگوید که حتی اگر بخواهد، نمیتواند از زیباییها و احساسات مرتبط با معشوق خود چشمپوشی کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که در عشق باید صبر کرد و اگرچه دستورات و خواستهای بیرونی ممکن است وجود داشته باشند، در دل خود نمیتواند به راحتی از عشق و وصال فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: نمیتوان به آسانی به وصال محبوب رسید و همچنین جدایی را به راحتی تحمل کرد.
هوش مصنوعی: نه با دل میتوان به تدبیر و اندیشه عمل کرد، نه میتوان از پیوند تو به درمانی رسید.
هوش مصنوعی: نه میتوان راز عشق را به کسی گفت و نه میتوان از درد جدایی جلوگیری کرد.
هوش مصنوعی: نه میتوان از زیبایی تو بهرهای برد و نه میتوان بر thirst of life غلبه کرد.
هوش مصنوعی: اگر حکم خاصی بر جان انسان باشد، با وجود این که میتوان برخلاف دستورات سلطنت عمل کرد.
هوش مصنوعی: در روز عید، به حضور آن چهره دلربا، جان و دل هر دو را میتوان فدای او کرد.
هوش مصنوعی: تو میدانی که تنها با عطر و بوی محبوب میتوان به زندگی ادامه داد.
هوش مصنوعی: میتوان یک شب دل را به میهمانی وصل معشوق با لبان خوش رنگ او آورد.
هوش مصنوعی: گفت صبر کن در مسیر رسیدن به وصال، انسان میتواند با تمام وجود و دلش صبر کند.
هوش مصنوعی: اگر جان انسان بخواهد از دنیا برود، چه میتوان گفت؟ آیا میتوان از فرمان فرماندهی سرپیچی کرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رخی از باده رخشان می توان کرد
گلی از شعله خندان می توان کرد
اگر از خویش پنهان می توان شد
تو را از خلق پنهان می توان کرد
ز شور بیخودی در بزم مستان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.