صبا چه گفت ز دلدار خشم رفتهٔ ما
کجا مقام گرفت آن مه دوهفتهٔ ما
نشسته در دل محزون ما شب و روزست
خیال روی نگار ز چشم رفتهٔ ما
درون سینه تنگم غمش نمیگنجد
بکرد فاش سرشکم غم نهفتهٔ ما
مگر به گوش نگارم نمیرسد سخنی
به درد روز فراقش شبی ز گفتهٔ ما
اگر خیال منش در ضمیر میماند
عجب مدار نگارا ز بخت خفتهٔ ما
ز سوزن مژهٔ دیده دوز الماسی
هزار گوهر شهوار گشته سفتهٔ ما
ببین که غنچه لعلش چگونه سیرابست
ز آب چشم جهانی گل شکفتهٔ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.