ای همچو شب گیسوی تو خون دلم در گردنت
در خون جان عاشقان فکری بباید کردنت
گر جان ستانی ور دلم هر دو فدایت کرده ام
ور تو جهان برهم زنی ای دوست منّت بر منت
گفتم مگر جانی به تن لیکن ز جان شیرین تری
جانا هزاران آفرین بادا ز جانم بر تنت
ای ماه و ای پروینِ من ای دینی و هم دین من
من خوشه چین ماه تو گردیدمی در خرمنت
من بنده ی بیچاره ام شاه جهاندارم تویی
روزی غم حال جهان آخر بباید خوردنت
یارب خداوند جهان از لطف خود دارد ترا
اندر پناه خویشتن از شر هر آهرمنت
نوحی تو و طوفان غم برخاست از هر جا نبی
من نگسلم دست وفا روز جزا از دامنت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به دلدادگی و عشق عمیق خود به معشوق اشاره میکند. او معشوق را به زیبایی شب و گیسوانش تشبیه کرده و از درد و غم عشق سخن میگوید. شاعر اعلام میکند که حاضر است جان خود را فدای معشوق کند و او را از هر گونه سختی و غم در امان بدارد. در نهایت، او خود را بندهای میداند که فقط در سایه وجود معشوق میتواند آرامش یابد و به وفای خود در روز جزا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: تو همچون شبی هستی که گیسوانت در تاریکی، دل مرا به خون نشسته است. باید به فکر حال عاشقان و جانهای دردمند بود.
هوش مصنوعی: اگر جانم را بگیری یا دل من را فدای تو کردهام، حتی اگر تو بخواهی دنیا را برهم بزنی، ای دوست، من همیشه مدیون تو هستم.
هوش مصنوعی: گفتم که آیا جانم به تنم ارزش دارد، ولی تو برای من از جان شیرینتری. همین طور آرزو دارم که هزاران بار به تو درود بفرستم، چون تو برای من عزیزتر از جانم هستی.
هوش مصنوعی: ای ماه و ستاره زیبای من، تو دین من و هم دین من هستی. من خوشهچین و برداشتکنندهٔ زیباییهای تو در میوههایت شدم.
هوش مصنوعی: من فردی ناتوان و درمانده هستم و تو ای پادشاه عالم، روزی باید در عذاب و اندوه خود و شرایط دنیا به من توجه کنی.
هوش مصنوعی: خدایا، پروردگار جهانیان، از رحمت و لطف خود تو را در حفاظت و حمایت خویش قرار داده است تا از هر آسیبی در امان باشی.
هوش مصنوعی: ای پیک مقدس، پریشانی و مصیبت از هر سو بر تو هجوم آورده است، اما من هرگز از محبت و وفا دست نخواهم کشید، حتی در روز قیامت از دامان تو دست نمیکشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای پر فشان چون بویگل بیرنگی از پیراهنت
عنقا شوم تاگرد من یابد سراغ دامنت
با صد حدوثکیف وکم از مزرع ناز قدم
یک ریشه برشوخی نزد تخم دو عالم خرمنت
تنزیه صد شبنم حیاپروردهٔ تشبیه تو
[...]
بر آستان بندگی تا رخ نهاد از مسکنت
دارد صفایی سلطنت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.