گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

کدام دیده به دیدار یار بینا نیست

کدام نطق به اوصاف یار گویا نیست

اگرچه حور و قصورند در بهشت برین

به چشم عاشق بیچاره بی تو زیبا نیست

هزار سرو اگر در میان بستانست

یکی چو قامت آن سروناز رعنا نیست

هزار عنبر سارا و مشک تاتاری

اگرچه هست چو زلفین یار بویا نیست

تو از زمانه ی بدخو وفا چه می طلبی

دلا که مهر درین روزگار گویا نیست

صبا چو بر سر کویش گذر کنی زنهار

طریق عهد شکستن بگو که در ما نیست

مرا ز درد فراق تو نیست یک ساعت

کز اشک دیده ی مهجور من چو دریا نیست

بسوخت خلق جهان را به حال زارم دل

به سختی دل دلدار سنگ خارا نیست

به جان رسید دل من ز دست جور فراق

اگر تو را به جهان صبر هست ما را نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode