هر چند دلارام مرا مهر و وفا نیست
یک لحظه خیالش ز من خسته جدا نیست
آن یار جفاپیشه اگر ترک وفا کرد
میلش سوی یاران وفادار چرا نیست
گفتم که برد نزد دلارام پیامی
کس محرم عشّاق بجز باد صبا نیست
ای پیک سحر از من مهجور بگویش
زین بیش جفا بر من دلخسته روا نیست
بازآی که رنجور غم از درد جدایی
می سوزد و جز وصل توأش هیچ دوانیست
روزی به علی رغم بداندیش وفا کن
حیفست که با ما نظرت جز به جفا نیست
هیهات که مهر از تو توان داشت توقّع
کابین وفا قاعده ی شهر شما نیست
گفتم که غم عشق توأم مونس جانست
گفتا غم ما در خور هر بی سر و پا نیست
ای دل غم احوال جهان بیش میندیش
کاین حادثه ی چرخ در اندیشه ی ما نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به احساس ناراحتی و جدایی از محبوبش پرداخته است. او میگوید که با وجود اینکه دلارام (محبوب) نسبت به او محبت و وفایی ندارد، اما همیشه در فکر اوست. شاعر از بیوفایی یار میگوید و تأکید میکند که در دلش فقط عشق به او باقی مانده است. او از پیامی که برای محبوب فرستاده، شکایت میکند که هیچکس جز باد صبا محرم عشق نیست. شاعر از درد جدایی و غم ناشی از آن سخن میگوید و از محبوب میخواهد که برگردد، چرا که این جدایی برای او غیرقابل تحمل شده است. در انتها، او به این نکته اشاره میکند که دنیا پر از مشکلات است و نباید به آنچه در کنترل ما نیست فکر کنیم.
هوش مصنوعی: هرچند که محبوب من به من محبت و وفاداری ندارد، اما تصویر او هرگز از ذهن من دور نمیشود و هیچگاه مرا تنها نمیگذارد.
هوش مصنوعی: اگر آن دوست بیوفا، به عهد و پیمان خود خیانت کند، چرا احساس شوق و علاقهاش به دوستان وفادار دیگر کم شده است؟
هوش مصنوعی: گفتم که برای دلبرم پیامی ببرم، ولی کسی جز باد صبا نیست که راز عشاق را بداند.
هوش مصنوعی: ای messenger شب، از من دور او را بگو که اینگونه سختیها و بیمهریها بر دل خستهام دیگر جایز نیست.
هوش مصنوعی: بازگرد که من از غم جدایی رنج میبرم و تنها چیزی که به من آرامش میدهد وصالت است.
هوش مصنوعی: روزی به علی، با وجود بداندیشیها، وفاداری کن. این جایز نیست که با ما فقط به ناسپاسی نگاه کنی.
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان انتظار داشت که مهر و محبت تو ادامه داشته باشد، چون این نوع وفاداری در قوانین و آداب شهر شما جایی ندارد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که غم عشق تو برای من مثل همدمی گرانبهاست، اما او پاسخ داد که غم عشق ما برای هرکس بیتجربه و حاضر در این مسیر قابل تحمل نیست.
هوش مصنوعی: ای دل، بیش از این به اندوه و مشکلات دنیا فکر نکن، زیرا این حوادث و تغییرات زندگی از ذهن ما خارج هستند و در اختیار ما نیستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن را که ز عشق تو بلا نیست بلا نیست
آن را که ز هجر تو فنا نیست فنا نیست
سه بوسه همی خواهم منعم مکن ای دوست
تو صوفیی و منع به نزد تو روا نیست
از مرگ حذر کردن دو وقت روا نیست
روزی که قضا باشد و روزی که قضا نیست
در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست
بر خوانچه این سبز فلک خود همه قرصی است
و آن هم ز پی گرسنه چشمان چو ما نیست
آسایش و سیمرغ دو نام است که معنیش
[...]
در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست
در دیده افلاک نشانی ز حیا نیست
بر خوانچه مینای فلک خود همه قرص است
و آن هم زپی گرسنه چشمان چوما نیست
پنهای فلک حبر ندارد که به تحقیق
[...]
موجود حقیقی بجز از ذات خدا نیست
مائیم صفات و صفت از ذات جدانیست
هر جا که تو انگشت نهی آیت حق است
زان نیست معین که کجا هست و کجا نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.