گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

این رخ دلبند تو ماه تمام منست

خال سیه کار تو دانه و دام منست

روشنی وصل تو نیست چو صبح رخت

زلف پریشان تو تیره چو شام منست

از لب جان بخش تو هست مرا زندگی

مایه ی آب حیات گفت ز جام منست

از تو جدا گشتنم گرچه به ناکام بود

لعل لب شاهدان نیک به کام منست

شهد وصالش نگر در دهن دیگریست

صبر ز هجران تو تلخ به کام منست

من دو جهان را فدا کرده ام و مشکل آن

کان بت دلخواه را ننگ ز نام منست

وز پی آن تندخو گشت بسی دل کنون

آهوی شیرافکنش شکر که رام منست