از لطف خویش درد دلم را دوا فرست
من بی نوای وصل ز وصلم نوا فرست
بیگانگی مکن تو از این بیش دلبرا
بویی ز زلف خویش سوی آشنا فرست
گر قاصد امین تو نیابی به سوی ما
به زو رسول نیست به دست صبا فرست
بی روی تو غبار گرفتست دیده ام
از خاک پای خویش مرا توتیا فرست
افتاده ام ز اسب نشاط وصال تو
از لطف خویشتن قدری مومیا فرست
بازآ و شاد کن دو جهان را به وصل خویش
زنهار از صبا خبری سوی ما فرست
ور زانکه نیست عزم، ترا سوی عاشقان
بر دیده توتیاام از این خاک پا فرست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از محبوبش درخواست میکند که درد دلش را درمان کند و از او دور نشود. او به محبوب میگوید که اگر قاصدی ندارد، پیامش را از طریق باد (صبا) بفرستد. شاعر ابراز میکند که بیحضوری محبوبش چشمانش غبارآلود شده و از او میخواهد که همچون گردی از پای خود به او بفرستد. او همچنین از نقص و کمبودهایی که به خاطر دوری محبوبش تجربه میکند، شکایت میکند و از او میخواهد که برگردد و با وصال خود دنیا را شاد کند. در نهایت، شاعر اگر محبوب قصد دیدن او را ندارد، از او میخواهد که نشانی از خود را به او بفرستد.
هوش مصنوعی: از محبت خودت، حرارت دل شکستهام را التیام ببخش و از آنجا که من بیپناه و دور از محبوبم هستم، آهنگی از عشق را برایم بفرست.
هوش مصنوعی: مبادا که از ما دوری کنی ای دلبر، کمی از عطر موهایت را به سمت آشنایان بفرست.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی قاصد مورد اعتماد برای رساندن پیام به ما پیدا کنی، بهتر است که از باد صبا هم پیامی نفرستی.
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر نبودن تو غبارآلود و تیره شده است، مانند خاکی که پای تو با خود به همراه آورده است. مرا به یاد خودت بینداز و به من چیزی بفرست که یاد تو را زنده کند.
هوش مصنوعی: من از شادی و لذت دیدار تو به زمین افتادهام، خواهش میکنم از لطف خود کمی مومیا برایم بفرست.
هوش مصنوعی: برگرد و با وصال خود، دو جهان را شاد کن. مواظب باش که مبادا صبا خبری از ما بیاورد.
هوش مصنوعی: اگر عزم و ارادهای نیست، تو را به سوی عاشقان نمیفرستم. از این خاک پا، چیزی نمیفرستم که به چشم تو آید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زان زلف مشک رنگ نسیمی به ما فرست
یک موی سر به مهر به دست صبا فرست
زان لب که تا ابد مدد جان ما ازوست
نوشی به عاریت ده و بوسی عطا فرست
چون آگهی که شیفته و کشتهٔ توایم
[...]
شاها عجم چو گشت مسخر به تیغ تو
رو لشکری به بارگه مصطفا فرست
پس کعبه را خراب کن و ناودان بسوز
خاک حرم چو ذرّه به سوی هوا فرست
تا کعبه جامه می چکند در خزانه نه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.