بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست
درخت قامتت گویی میان دیده ما رست
نو زین حالت خبر داری که یار مهربان من
نداند بنده پروردن ولی در دلربایی چست
ز تاب روز هجرانت ببین کاین مردم دیده
به جان آمد ز غمخواری به خون دیده رخ را شست
درخت قامت سروش کشیده سر به رعنایی
ولی خاک تن مسکین به قدش مهربانی جست
مسلمانان به جان آمد دل من از جفای یار
که ننمود او وفا با ما و جور و دلبربایی جست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سراپا شمع از آن نورست کز آلودگی دور است
اگر سوزد چنین پروانه هم نور علی نور است
بیمن دامن پاک تو صافی دل بود عاشق
که در آیینه ناظر صفا از عکس منظور است
نباید ذوق گفتارت بت چین باتو زان لافد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.