عاشقانت را دگر در جستوجو آوردهای
طالبان وصل را در گفتوگو آوردهای
نکهت عنبر همییابد دماغ جان مگر
ای صبا از زلف دلدارم تو بو آوردهای
تار زلفت ساختی چوگان به میدان جفا
بیدلان را دل به نزد خود چو گوی آوردهای
هرکسی دارند عشق چشمه نوشت ولی
بادپیمایان چو خاک ره به کو آوردهای
من چنین محروم و محزون در فراق یار و تو
ای دل آخر با نگارم رو به رو آوردهای
دشمنانم را به هجرم شاد و خرّم کردهای
دوستانت را ز دیده خون به جو آوردهای
چون نسیم صبحدم آمد ز کویش گفتمش
قصّه درد جهان را مو به مو آوردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.